چادر بازی کودک

چاووشی از جمله افرادی بوده که در کودکی به همراه خانواده اش بعد از جنگ ایران و عراق به این منطقه مهاجرت کرده و

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

چاووشی از جمله افرادی بوده که در کودکی به همراه خانواده اش بعد از جنگ ایران و عراق به این منطقه مهاجرت کرده و مدتی آنجا ساکن بوده است. این آثار از روستای پاژ که هم اکنون منزل فردوسی در آنجا هنوز پابرجاست، به دست آمده است. من و سمیع و سایر بچههای قریه هم چند وقت بعد دلتنگ امریکاییها شده بودیم. مصطفی و انور کم کم به اصطلاح پروسهی «کافرسازی ما مسلمانها و مسلمانسازی آن کافرها» را داشتند رقم میزدند و رابطهی مردم ما و امریکاییها را با ترجمانی خوب شان نزدیک میساختند که امریکاییها از پنجشیر رفتند. تا اینکه از ترس ماندن در بالای درخت، ترس لتوکوب شدن را به جان میخریدند و خودشان صاحب باغ را صدا میزدند که «ما از درخت شما چند تا سیب گرفتیم، حالا بیایید و ما را از اینجا پایین کنید.» بعدش یکی دو تا سیلی هم میخوردند. اینها لغات انگلیسی به ما یاد میدادند و ما هم برایشان لغات محلی مان را یاد میدادیم. اینها به ما از شیوههای شگفتانگیز تکه انداختن به دختران شهری کابل را یاد میدادند و در عوض ما هم برایشان راههای وند زدن سیب و پریدن به آنطرف دیوار باغ، «خربوزهکشی» و آببازی در دریای پنجشیر و صد «فسق و فجور» دیگر را یاد میدادیم.

سرانجام من و او باز هم با هم یکجا بودیم و یکجا زیستیم؛ در حریمی نزدیکتر از دو برادر. نمیدانم او چه بود، مشکل علیاحمدبابه چه بود و آن لبچربک چه بدردش میخورد. رفتن به چنین باغ زیبایی بی شک برای همه بسیار فرح بخش و دل نشین خواهد بود، به خصوص در زمان هایی که عطر گلها در هوا می پیچد و تمام باغ زیبا را پر می کند. بعدش درست مثل داستان همان آهوی تشنهای که در کتاب «مفیدالطالبین» در مسجد پیش ملا صاحب حیدر خوانده بودم که داخل چاه آب شد و آب را خورد اما به راه بیرون آمدن از چاه فکر نکرده بود، اینها هم دقیق وقتی بالای درخت میبرآمدند و درون و بیرون خود را مجهز به سیب میساختند، به پایین آمدن شان از درخت فکر نمیکردند. یک دستمال هم در کمرشان میبستند و داخل یخن شان را هم پر میکردند. چیزهای را هم آنها وقتی پنجشیر را ترک میکردند از خود بهجای گذاشتند؛ چیزهای مثل انساندوستی، مهربانی و چند تا توپ فوتبال. تعامل ما با این امریکاییها از حمله به آنها و شعارهای «اللهاکبر» و«زنده باد اسلام» شروع شد و تا فوتبال مشترک و«لمبرچوببازی»های مشترک و رفتن آنها از پنجشیر و تا یک حس لتنگی برای آنها ختم شد. This con᠎te᠎nt was  done wi th GSA Content Generator Demov er​sion.

آنها به ما توپ فوتبال میدادند و همراه ما فوتبال میکردند و مشتزنی یاد مان میدادند. حرکت کردیم که صدف و دوستانش نیز همراه شدند و همه با آنکه خبر نداشتند، من به زیبا چه وعدهای دادهام، اما همان را میخواستند. اگر تور هوایی مشهد از تهران را رزرو کرده باشید و از سمت جنوب به حرم مطهر مشرف شوید در میدان ده دی کلیسایی کوچک با ناقوس و برجی زیبا چشمتان را میگیرد که از مهمترین جاهای دیدنی مشهد برای مسیحیان و ارمنیان است. چنان بیخیال که انگار باغ سیب جمعهخانبابه و زمینهای مشنگ حاجی خداداد کاکا مال «بیبی»شان باشد. اما زمانی که مصطفی و انور از کابل به پنجشیر میآمدند انگار امریکاییها گمشدههای خود را پیدا کرده بودند. این سینما که در سال 1350 ساخته شده یکی از سینماهای قدیمی شهر مشهد است. این همبستگی مستحکمتر میشود و امروز زنان از عرصههای مختلف به یکدیگر گوش میدهند، به مشکلات مشترک رسیدگی میکنند و نظریات خود را برای دفاع از حقوقشان بیان میکنند.

وزاری خارجه سه کشور کانادا، استرالیا و نیوزیلند در بیانیهای مشترک سرکوب بیرحمانه اعتراضات ایران را محکوم کردند. اما در جریان لمبرچوببازی هیچ وقت زبان همدیگر را نمیفهمیدیم. در قصه هیچ اشارهای به وسایل حمل و نقل نمیشود. کوه سنگی قدیمی ترین تفرجگاه ها در میان جاذبه های گردشگری مشهد است و تقریبا هیچ کسی در کل ایران نیست که آن را نشناسد. چادر بازی وسیله ای جذاب و سرگرم کننده برای کودکان است، که به مرور زمان توانسته مشتریان زیادی را به خود جذب کند. با تشویق بازی خلاقانه، به راحتی و به طور کلی میتوان گفت که چادرها به رشد ذهن کودک کمک میکنند! از ۷ مرداد ۱۴۰۰ گفته شد که این احتمال وجود دارد که فیلمبرداری این مجموعه به علت ابتلای برخی از عوامل مجموعه به بیماری کرونا متوقف شود. پیراهن دو گریبانه: قد این پیراهن تا زیر زانو است و در یقه پشت و جلو آن چاک میخورد و بههمین علت به آن دو گریبانه میگویند. این فقط جنگ دو تا تئوری است که انسانهای زیادی را به جان هم میاندازد و یکی را کافر و دیگری را مؤمن نشان میدهد.

آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن